تا به حال تعداد زیادی فیلم و سریال دربارهٔ روایتهای انسان و هوش مصنوعی ساخته شده است. از جمله فیلمهایی که رابطه با انسان و هوش مصنوعی تولید شده ، میتوان به “Her”، “Ex Machina”، و “Blade Runner 2049” اشاره داشت. اما هیچکدام از این داستانها به پای کمدی تاریک سریال جدید Sunny که رشیدا جونز در آن بازی میکند، نمیرسد. در این سریال جدید یک داستانی ناگهانی و غیرمنتظره از دوستی بین یک زن عزادار و ربات هوش مصنوعی او، تعریف میشود که مرزهای خلاقیت را میشکافد!
با داستان سریال آشنا شوید
سریال سانی در آیندهای دور اتفاق میافتد. در این سریال ربات هوش مصنوعی خانگی سانی در یک زمان بسیار تاریک از زندگی سوزی یعنی همان زن عزادار به خانه او میآید. سوزی یک آمریکایی است که در کیوتو زندگی میکند. او پس از از دست دادن پسر و همسرش ماسا (هیدتوشی نیشیجیما) در یک سانحه هواپیمایی به افسردگی عمیقی فرو میرود. در این زمان رباتی به نام سانی سعی میکند خلق و خوی سوزی را تغییر دهد. سانی کمکم به نقطه عطف سریال تبدیل میگردد و به سوزی کمک میکند تا علت مرگ همسرش را در سانحه هواپیمایی بفهمد.
نکته جالب اینجاست که شوهر سانی صاحب شرکت روباتیک و هوش مصنوعی بوده است. پس وقتی در سریال سانی فاش میشود که شوهرش این شرکت را داشته و سانی هم ساخته همان شرکت است، او متوجه میشود که در واقع بسیار کم درباره خانواده و دنیای اطرافش میداند. این امر موجب میگردد که پرسشهای بیشماری در ذهن سوزی پرورش پیدا کند. مثلا اینکه آیا ماسا (شوهرش) از قبل میدانسته که او در یک سانحه هواپیمایی میمیرد؟! یا اینکه ماسا از پیش میدانست که سانی در مواقع اندوه سوزی به او کمک خواهد کرد؟
درباره سریال بیشتر بدانید
در این سریال تشخیص این که آیا رباتها در این دنیا اختیار سرنوشت خود را دارند یا کاملاً تحت کنترل انسانها هستند (به آنها خدمت میکنند) دشوار است. سانی در این میان متفاوت به نظر میرسد و اطرافیان او – از جمله سوزی – نیز این تفاوت را درک میکنند. این درک، آنها را در معرض خطری بیشتر از قبل قرار میدهد و آنها را به سمت یک بازی مرگبار موش و گربه سوق میدهد، چرا که به دنبال کشف حقیقت هستند.
با جلو رفتن سریال “سانی” تعداد بازیگران نیز زیاد میشود. یکی از نکات برجسته، ورود شخصیت هیمه است. همیه یک روانپزشک میباشد. از نظر شخصیتی او یک زن بلوند پلاتینی است که با آرامشی نگرانکننده و متضاد با محیط دلخراش اطرافش وارد داستان میشود. واضح است که او در نهایت به یکی از بزرگترین مخالفان سوزی و سانی در جستجوی حقیقت تبدیل خواهد شد.
بسیاری از افراد میگویند که رشیدا جونز در این سریال نقشی به دست آورده که به او اجازه میدهد تا استعدادهایش را به نمایش بگذارد. در نقش سوزی، جونز فرصتی دارد تا به جای تسلیم شدن در کلیشههای کمدی، جنبههای عمیقتر و پیچیدهتری از شخصیت خود را نشان دهد و به خوبی در نقش خود فرو برود.
بسیاری میگویند که جونز وقتی واقعاً در سریال برجسته شد که در صحنههای کم شدن حافطه سوزی حضور داشت. با این نواقص در حافظه، سوزی شروع به پرسش میکند که آیا واقعاً شوهرش را به خوبی میشناخت یا نه. در این سریال حال و گذشته به هم آمیخته میشود. بنابراین سانی شما را وارد یک یک حلقه میکند تا مجبور شوید صحنههای خاصی را به عقب بزنید! (برای اینکه از درستی آنچه که دیدید اطمینان حاصل کنید.) این موضوع داستان را بیش از پیش جذاب میکند و به “سانی” امکان میدهد تا به یک سریال ارزشمند تبدیل شود.
بسیاری میگویند که سریال سانی یک نمایش درباره اعتماد به نفس عمیق یک ربات است. این سریال روندی آرام دارد که ممکن است برای برخی ناخوشایند باشد. در این نمایش شما مسائل عاطفی همچون غم و تنهایی را به شکلی دیگر حس میکنید. همچنین به مسائل مدرن مانند پتانسیل هوش مصنوعی برای خیر و شر و نقشههای پیچیده با دید دیگری نگاه خواهید کرد. در واقع میفهمید که در آینده حتی احساسات و حالات انسانی ما نیز تحت تاثیر رباتها قرار میگیرند.
این سریال دارای تمها و لحنهای متنوعی است و جالب اینجاست که تقریباً همه آنها به خوبی در کنار هم کار میکنند. کمدی موجود در سریال نه تنها به تماشاگران، بلکه به شخصیت سوزی نیز اجازه میدهد تا نفس بکشد. نویسندگان به خوبی میدانند که کی باید از خندهها برای ایجاد فضایی دراماتیک عقبنشینی کنند. از بازیهای قوی تا فیلمبرداری با کیفیت، مشخص است که افراد پشت این پروژه دید روشنی داشتهاند و سرویس پشتیبان نیز به آنها اجازه داده تا این دید را به طور کامل به نمایش بگذارند. پس با این تفاسیر “سانی” نه تنها یک تریلر جذاب است، بلکه یکی از جالبترین سریالهای امسال نیز محسوب میشود. نظر شما چیست؟