نقد و بررسی سریال در انتهای شب

نقد و بررسی سریال در انتهای شب

فهرست مطالب

فهرست

سریال در انتهای شب جدیدترین سریال شبکه خانگی (فیلم نت) است که با پخش 5 قسمت به شدت محبوب و پرطرفدار شده است. این سریال به کارگردانی آیدا پناهنده و نویسندگی ارسلان امیری در ژانر عاشقانه و اجتماعی است که در 9 قسمت به زندگی زوجی عاشق که به خاطر مسائل مالی از هم جدا می‌شوند، می‌پردازد.

شاید در نگاه اول بگویید خب این خط داستانی چه جذابیتی دارد! اما وقتی با ماهرخ و بهنام همراه شوید، برشی از زندگی واقعی 90 درصد مردم این شهر را خواهید دید که تلنگری خواهد بود برای این‌که مشکلات چگونه می‌توانند یک زندگی عاشقانه و ده ساله را به پایان برسانند.

اگر شما هم جزء طرفداران پروپاقرص این سریال خوش‌ساخت هستید و یا هنوز نمی‌دانید که این مینی سریال جذاب را ببنید یا خیر، تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.

چرا باید انتهای شب را ببینیم؟

مینی سریال انتهای شب ساخته‌ی آیدا پناهنده است که کارهای موفقی از جمله «ناهید»، «اسرافیل» و «تی‌تی» را در کارنامه هنریش دارد این‌بار با همراهی همسرش یعنی ارسلان امیری همراه شده و یک فیلمنامه قوی را به تصویر کشیده‌اند. فارغ از فیلمنامه، بازی‌های روان و یکدست، خوش ساخت بودن فیلم و رئالیسم بودن داستان دیگر عواملی هستند که در موفقیت این سریال به شدت تأثیر گذاشته‌اند.

بازیگران در انتهای شب

در انتهای شب پارسا پیروز (بهنام) در نقش مردی ظاهر می‌شود که دوست داشته است هنرمندی معروف در رشته نقاشی شود اما به‌دلیل مشکلات مالی زندگی هنری‌اش در یک شغل کارمندی خلاصه شده است از آن طرف ماهرخ (با بازی هدی زین‌لعاززیعلاقه زین‌العابدین) به دلیل داشتن یک پدر سلطه‌گر (با بازی علیرضا داوودنژاد) از علاقه‌اش به بازیگری دست کشیده و رشته نقاشی را انتخاب کرده است. همچنین باز هم به اجبار بهنام در یک شغلی که دوست ندارد، مشغول به کار است.

از آن‌طرف دارا (با بازی رایان سرلک) فرزند ماهرخ و بهنام است که به گفته‌ی ماهرخ پیش فعال است و باید جلسات مشاوره‌اش را دقیق انجام دهد؛ اما دارا قصه‌ی ما سرگردان در میان مادر و پدری سرخورده قرار گرفته است هیچ‌کدام نتوانسته‌اند به آرزوهای جوانی‌اش دست یابند. این در حالی است که این زوج برای این‌که آینده دارا را تأمین کنند در خارج از شهر اقدام به خرید خانه‌های مسکن مهر پردیس کرده‌اند!

بازی‌های در سریال در انتهای شب به‌شدت خوش ساخت و رئال است. در واقع زمانی که تماشاگر محو بازی بازیگران می‌شود، از دنیای واقعی فاصله گرفته و تصویری از اتفاق‌های روزمره که شاید برای خودش هم پیش آمده باشد را مشاهده می‌کند. به‌عنوان مثال سکانس طلاق در محضرخانه، زمانی که بهنام از ماهرخ می‌پرسد «شاید باردار باشی» و او جواب می‌دهد از گردافشانی! و یا صحنه‌ی طلاقشان که در آشپزخانه محضرخانه هر دو سیگار می‌کشند.

المان های تصویری در انتهای شب

سریال در انتهای شب پر از نماد و المان‌های تصویری است که کدهای زیادی را به بیننده انتقال می‌دهد. از همان سکانس اول با میزانس و تصویری که نمایش داده می‌شود ما متوجه می‌شویم که این زوج با همدیگر مشکل دارند و در یک اتاق نمی‌خوابند! این در حالی است که در همان سکانس‌های اولیه ما تصویری از یک بچه پیش فعال، پدری مشغول به کار هنری و مادری که در حال سرخ کردن سبزی، چیدمان فریزر و… است را می‌بینیم. در واقع با همین سکانس بدون این‌که دیالوگی رد و بدل شود متوجه می‌شویم که مسئولیت این زندگی کاملاً بر دوش ماهرخ است.

از آن‌طرف زندگی کارمندی و نادیده گرفته شده خواسته‌های بهنام با همین المان‌ها به شدت مشخص می‌شود. آسیاب دستی قهوه ، رفتن به سرکار با اتوبوس، خوابیدن در اتوبوس، نداشتن وقت برای کتاب خواندن و یا نقاشی و… همگی نمادهایی هستند که از زندگی سرکوب شده بهنام خبر می‌دهند. از آن‌طرف ماهرخ که انگار سال‌ها است به نادیده گرفتن خواسته‌هایش عادت کرده است سعی می‌کند این زندگی رو به سقوط را نگه دارد، از غذا پختن تا فراموش نکردن تولد بهنام و…. اما زمانی ماهرخ فرو می‌ریزد که در کنار این گذشت‌ها بهنام به او توجهی ندارد و غرق در زندگی روزمره و تکراری شده‌اند که بنا به دیالوگ فیلم 90 درصد مردم این شهر به آن مبتلا هستند!

همین نمادها است که در انتهای شب را تبدیل به یک سریال تمام عیار می‌سازد در واقع شما باید فیلم را ببینید نه این‌که فقط از دیالوگ‌ها نتیجه بگیرید که الان چه اتفاقی افتاد و بعداً چه خواهد شد؟

داستان سرایی مینی سریال در انتهای شب

سریال در انتهای شب از داستان‌سرایی بی‌نظیری برخودار است. در همان قسمت اول ما با حجم زیادی از قصه روبه‌رو می‌شویم که به مشکلات بهنام می‌پردازد. سوار شدن اشتباهی اتوبوس، بازجویی شدن، حقارت از مسئولیتی که در کارش دارد و… همگی قصه‌ی بهنام است و ماهرخی که در استرس‌های روزانه غرق شده، رسیدن به تولد، نبودن دارا در خانه و…

از طرفی دیگر در قسمت‌های بعد نیز ما با داستان‌های مستقلی روبه‌رو می‌شویم، مثلا قسمت دوم، قصه‌ی طلاق است. پدری که مخالف طلاق دخترش است؛ زیرا یک خواهر مجرد و کوچک‌تر دارد، محضرداری که از طلاق زوج‌ها بیمار شده است، نبودن شاهده برای طلاق، گرفتن مهریه و…

یا در قسمت سوم که به‌طور کامل به داستان نقاشی و هنوز عاشق بودن ماهرخ می‌پردازد و یا قسمت چهارم به ورود رقبای عشقی به زندگی ماهرخ و بهنام می‌پردازد و قسمت پنجم قصه‌ی ثریا است با بازی درخشان سحر گلدوست که پیش‌تر او را در دوربین اصغر فرهادی در فیلم قهرمان دیده‌ایم.

این در حالی است که در انتهای شب قرار است در 9 قسمت روایت شود و این نشان‌دهنده احترام به مخاطب و قصه‌گویی ظریف و دقیق است. بنابراین تا این‌جای قصه می‌توان به این سریال نمره قابل قبولی داد و منتظر نشست برای چهار قسمت باقی مانده و سرانجام زندگی ماهرخ، بهنام و دارا.

نوشته‌های مرتبط

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
سوال خود را بپرسیدx