فیلم جدید هاتف علیمردانی، داستانی تازه از زندگی یک دختر ایرانی به نام صبا (با بازی ملیسا ذاکری) را به تصویر میکشد. داستان این فیلم در آمریکا رخ میدهد، جایی که صبا به عنوان یک مهاجر ایرانی زندگی میکند. یکی از ویژگیهای جالب این فیلم این است که در خارج از ایران تولید شده و بازیگران آمریکایی شناخته شدهای مثل مایکل مدسن در آن بازی میکنند.
“ستاره بازی” با حضور در سی و نهمین جشنواره فجر به تماشاگران معرفی شد. این فیلم میتواند به عنوان یک تولید مشترک بین صنعت سینمای ایران و آمریکا در نظر گرفته شود که نشان از همکاری هنرمندان این دو کشور در ایجاد یک اثر هنری متفاوت دارد. برای شناخت بیشتر فیلم ستاره بازی این مقاله ما را تا انتها دنبال کنید.
معرفی فیلم ستاره بازی به کارگردانی هاتف علیمردانی
یکی از تجربیاتی که احتمالاً بسیاری از افراد تلخی آن را احساس کردهاند، غربت است. این حالت، نوعی از گمشدگی و تنهایی است که گاهی هیچ راه بازگشتی در آن فرد مهاجر نمیبیند. بدتر از آن، غربت میتواند هر درد و رنجی را چند برابر کند. این مسئله را هاتف علیمردانی در آخرین اثر خود، “ستاره بازی”، به تصویر کشیده است. در دهه گذشته، علیمردانی به یکی از پرکارترین فیلمسازان سینمای اجتماعی ایران تبدیل شده است، اما با اختلاف از اکثر همتایان خود که به طور عمده به معضلات اجتماعی میپردازند، پیشی گرفته است.
یکی از ویژگیهای برجسته علیمردانی، توانایی او در کشف سوژههای نهفته در زیر پوست جامعه است. در واقع او این امکان را فراهم میکند تا ستارگان سینمای ایران را به دنیای عادی مردم نزدیک کرده و با نمایش جنبههای تاریک و پنهان شخصیتها نمایشی خاص به جا بگذارد. در فیلمهای او، به نظر نمیرسد که هیچ شخصیتی گرفتار این جنبههای تاریک انسانی نباشد، حتی اگر داستان به نیمه رها شود.
نقد فیلم ستاره بازی
تمرکز اصلی در داستان فیلم “ستاره بازی” بر روی مسائلی مرتبط با “غربزدگی و غربگراییِ نابخردانه” است. این جهانبینی ضد غرب با دو سکانس آغازین به دقت نقل میشود. در سکانس اول، فرهنگ فاسد و سمی جامعه غربی در یک پارتی شبانه به تصویر کشیده میشود. سکانس دیگر نیز به مشکلات خانواده ایرانی در یافتن شغل و نگرانیهای مالی اشاره دارد.
این مشکلات و چالشها به تدریج با پیشروی داستان در فیلم و افزودن رویدادهایی نظیر “معتاد شدن ستاره” و “طلاق والدین” به صورت منطقی تداوم مییابند. اما، فیلم با ادامه خط داستان به شکل مناسب به قضاوتهای منفی درباره فرهنگ و تمامیت “غرب” محدود میشود.
حضور یک ستاره هالیوودی در فیلم به نظر نمیآید که بهطور موثری به منظور تداوم داستان ستاره بازی و ارتباط آن با شخصیتها واقع در خارج از کشور استفاده شده باشد. این مسئله به عنوان یک نقطه ضعف اساسی در فیلم مطرح میشود. منتقدان میگویند که این فرصت وجود ستاره سینما آمریکا، به درستی بهرهبرداری نشده است. به زبان سادهتر یعنی اینکه که در زمانهایی که این بازیگر حضور دارد، داستان فیلم بهطور کامل نشان داده نمیشود. پس این زمانها به عنوان یکی از جنبههای کم اهمیت و غیرضروری داستان تلقی میشوند.
بخشهای دیگر داستان نیز حاوی رویدادهای اضطرابزا مرتبط با شخصیت “ستاره” است. راوی تنها تعداد کمی از رویدادها را پیگیری میکند و هیچ شخصیت مرکزی در روایت وجود ندارد.
در این فیلم روایت بیشتر بر توجه به جزئیات غیرداستانی تمرکز دارد که حضور یا عدم حضور آنها تفاوتی در جریان داستان ایجاد نمیکند. علاوه بر این، در طول فیلم، با جامعهای در بحران و افرادی که مدام در کنترل تکرار اشتباهات خود هستند، مواجه میشویم که فیلم را بیهوده میکنند.
نقد فیلم ستاره بازی با دیدگاهی روانشناسانه
تحلیل فیلم “ستاره بازی” از نظر روانشناختی نشان میدهد که این فیلم، به عنوان یک اثر اجتماعی و تا حدی روانشناسانه، اقدام به بازگو کردن زندگی شخصیت اصلی به نام صبا میکند. درخواست روانشناس او ( توسط علی مصفا اجرا میشود) برای بازگو کردن داستان زندگی او از دوران کودکی، باعث میشود تا صبا به تک گوییهای خود، داستان زندگی خود را بگوید.
پایان فیلم نشان میدهد که تمام صداهای شنیده شده در واقع بر اساس صدای واقعی صبا بودهاند. این نکته نشاندهنده وفاداری فیلم به واقعیت است، اما ممکن است به عنوان یک ضعف اساسی در ساختار داستانی و فرم فیلم تلقی شود. از جهت دیگر، به عنوان یک فیلم با رویکرد روانشناسانه، نیاز به توسعه بهتر شخصیتها دارد تا مخاطب بتواند حالات درونی آنها را بهخوبی درک کند.