برای کارآفرینان همیشه سوال بوده است که چه تفاوتی میان کسب و کارها وجود دارد. شما یک رستوران را در نظر بگیرید که همیشه مشتریان ثابتی دارد و با سودی یکنواخت به حیات خود ادامه می دهد؛ اما در طرف مقابل یک کسب و کاری وجود دارد که از طریق پلتفرم آنلاین غذا میفروشد و بدون مراجعه حضوری مشتریان رشدی صعودی دارد. چه چیزی این تفاوت را رقم میزند؟ با استفاده از استارتآپ با یک ایده نوآورانه میتوانید به سود فراوان برسید، اما چگونه؟ به چه کسب و کاری استارتآپ میگویند و تفاوت آن با کسب و کارهای معمولی چیست؟ در این گزارش با هلومگ همراه باشید تا به جواب سوالات خود برسید.
استارتاپ چیست؟
واژهی استارتآپ حدود 50 سالی است که در کسب و کار استفاده میشود. با استفاده از استارتاپ میتوانید ایدههای نوآورنه خود را عملی کنید و بر زندگی دیگران تاثیر مطلوب بگذارید؛ ولی آیا استارتآپ همان کسبوکار است یا با هم تفاوت دارند؟
برای فهمیدن تفاوت استارتآپ و کسب و کار ابتدا باید تعریف درستی از این دو اصطلاح داشته باشیم. برای همین ویژگیهای استارتآپ را بیان میکنیم و تفاوت آنها را با کسب و کار شرح میدهیم. استارتآپ معمولا دارای ویژگیهایی از قبیل تازه تاسیس بودن، رشد سریع، ریسکپذیری بالا، نوآور بودن و … اشاره کرد. در ادامه تک تک ویژگیهای استارتاپ ا شرح میدهیم و تفاوت آن را با کسب و کار بیان میکنیم.
ایده
هر استارتاپی دارای ایدهای است که میتواند نوآورانه نباشد ولی هر چقدر که نوآورانه و بکر باشد امتیاز بالایی به حساب میآید. خیلی از استارتآپها از ایدههایی که قبلا اجرا شده استفاده میکنند ولی با اندکی تفاوت. بعضی هم هستند که از ایدهای که در یک کشور دیگر پیادهسازی شده است همان را در کشور خود پیادهسازی میکنند. بنابراین اگر هنوز ایدهای به ذهنتان نرسیده است میتوانید داستان سایر استارتآپهای موفق را مطالعه کنید تا برای گرفتن ایده از آنها الهام بگیرید. ولی در کسب و کار الزاما به این شکل نیست و ایده میتواند کاملا تکراری باشد و نوآوری نداشته باشد. برای مثال هر روزه رستوران جدیدی در یک شهر افتتاح میشود که ایده خارقالعاده ندارند.
تغییر در زندگی مردم
مفهوم از تغییر در زندگی مردم این است که نیازی از مشتریها را برطرف کند. ممکن است خیلی از کسب و کارها نیاز مردم را برطرف سازند ولی جز ء استارتآپ نباشند. در واقع علاوه بر رفع نیاز به بهبود و راحتی زندگی مردم کمک میکند. بهعنوان مثال با تهیه غذا نیاز شما به گرسنگی رفع خواهد شد. در کسب و کار شما غذا را از رستوران تهیه میکنید ولی در استارتآپ شما عکس غذا را در اینترنت مشاهده میکنید و آنلاین سفارش میدهید بعد از مدتی غذا در منزل به شما تحویل داده میشود. بنابرین با استارتآپ علاوه بر رفع نیاز باعث بهبود و افزایش کیفیت زندگی میشوند.
رشد سریع
یکی از تفاوتهای کسبوکار و استارتآپ در میزان رشد آنهاست. در استارتآپ به دلیل اینکه هنوز شناخت درستی از مشتریان نیست یا برعکس (مشتریان هنوز خدمت و محصول را نمیشناسند) منحنی رشد بسیار کند پیش میرود. ولی در ادامه با شناخت بازار از محصول یا برعکس ناگهان استارتآپ رشد بسیار سریعی خواهد داشت. ولی در کسب و کار معمولا به دلیل ثبات مشتریان منحنی رشد یکنواختتر است. هر چقدر که ایده نوآورانهتر و در بهبود زندگی مردم بهتر باشد رشد آن سریعتر است ولی به شرطی که در دوران شروع بهکار بتواند هزینههای خود را پوشش بدهد تا به رشد دستیابی پیدا کند.
ریسک
در استارتاپها به دلیل عدم شناخت مشتری، محصول جدید، عدم اطمینانهای بازار و ابهامات زیاد ریسک بسیار زیادی دارند. به همین دلیل معمولا استارتاپ ها با تیمهای کوچک و پویا شروع به کار میکنند تا هزینهها پوشش داده شود. بهرحال همیشه احتمال وجود دارد که مردم از این ایده نوآورانه استقبال نکنند و با شکست مواجهه شود. در صورتی که استارتاپها برای سرمایهگذاران جذاب و دارای ریسک معقولتری است برای رشد سریع به آن منابع مالی تزریق میکنند و در رشد سریع آن سهم میبرند؛ ولی در کسب و کار ریسک زیادی وجود ندارد چون هم مشتریان محصول و خدمت را میشناسند و هم صاحبان کسب و کار به راحتی میتوانند اطلاعات را از بازار دریافت کنند.
مقیاسپذیری
مقیاسپذیری اشاره به میزان توسعه (رشد کردن) دارد. بین توسعه در استارتآپ و کسب و کار تفاوت وجود دارد. در کسب و کار شما اگر بخواهید توسعه ایجاد کنید و محصول و خدمت خود را رشد دهید باید به همان میزان نیروی انسانی، تجهیزات، مواد اولیه و … را باید بیشتر کنید. در واقع بین میزان رشد کردن و هزینه رابطه مستقیم وجود دارد ولی در استارتآپ اینطور نیست. در استارتآپها برای ایجاد توسعه هزینهها افزایش پیدا نمیکند.
مدل کسب و کار
همانطور که قبلا بیان شد کسب و کارها جریانهای درآمدی، هزینهها، فرآیند انجام کار مشخص است به همین دلیل آنها دارای مدل کسب و کار هستند. برای همین برای موفقیت مدل کسب و کار طراحی میشود تا شناخت بیشتری از آن حاصل شود؛ ولی در استارتآپ نحوهی فعالیت فرآیندها مشخص نیست حتی ممکن است در ادامه مسیر بارها ایده تغییر کند و مدل درآمدی را کلا متحول کند. بنابرین برای استارتآپها که کاملا پویا هستند مدل کسب و کار معنی ندارد.
استارتآپها معمولا مدل کسب و کار ندارند و بسیار پر ریسک هستند در صورتی که با استقبال مشتریان مواجهه شوند و قابلیت مقیاسپذیری دارند. بنابرین به هر کسب و کاری نمیتوان استارتآپ گفت. علیرقم اینکه استارتاپها دارای ایدههای نوآورانه و جدید هستند ولی به دلیل عدم داشتن اطلاعات درست با شکست مواجه میشوند.