هرآنچه که باید درباره کسب و کار هوشمند بدانید
کسب و کار هوشمند ترجمه مستقیم عبارت business intelligence است و به همه ابزار و راهکارهایی اطلاق میشود که در طی آن دادههای خام تبدیل به اطلاعات معنادار شده و از طریق این اطلاعات، تصمیمات مهم در زمینه پیشرفت کسب و کار گرفته میشوند. محققی به نام واندرگریف هوش کسب و کار را اینچنین تعریف میکند: «شناخت گذشته، آگاهی از حال و پیشبینی آینده برای سرمایهگذاری.» محققی دیگر هوشمندی کسب و کار را استفاده بهینه از دادههای عظیم میداند. در واقع هوشمندی کسب و کار همان کاربرد تجاری داده کاوی است.
هوش کسب و کار چه هدفی دارد؟
با استفاده از هوش تجاری میتوان تصمیمات بهتر با استراتژی قویتری گرفت. هوش تجاری به سازمانها این امکان را میدهد که به اطلاعاتی که برای موفقیت آنها در بسیاری از زمینهها و بخشها از جمله فروش، مالی، بازاریابی و بسیاری موارد دیگر حیاتی است، دسترسی پیدا کنند.
با استفاده از چنین سیستمهایی، دادهها را میتوان جمعآوری، ذخیره و مدیریت کرد و با تجزیه و تحلیل آنها به یک بینش عمیق و معنادار برای تصمیمگیری بهینه رسید.
هوش کسب و کار چه ویژگیهایی دارد؟
- گزارشنویسی
- تجزیه و تحلیل پیشرفته
- بصریسازی دادهها
- تجزیه و تحلیل جغرافیایی
- مدیریت دادهها
- یکپارچهسازی دادهها
- تبدیل دادهها به اطلاعات معنادار
- تصمیمگیری
مزایای استفاده از کسب و کار هوشمند
- استفاده موثر از هوش کسب و کار و تجزیه و تحلیل، تفاوت اساسی بین شرکتهای موفق و شرکتهایی است که در محیط مدرن شکست میخورند. چرا؟ از آنجایی که همهچیز در هر بخش از کسب و کار در حال تغییر است و رقابتیتر میشود، مزایای هوش تجاری و استفاده مناسب از تجزیه و تحلیل دادهها برای پیشیگرفتن از رقبا کلیدی است.
- استفاده اصلی از هوش تجاری کمکی به واحدهای تجاری، مدیران، مدیران ارشد و سایر کارکنان عملیاتی است تا تصمیمهای آگاهانهتری با استفاده از دادههای دقیق بگیرند. در نهایت به آنها کمک میکند فرصتهای تجاری جدید را شناسایی کرده، هزینهها را کاهش داده یا فرآیندهای ناکارآمدی را که نیاز به مهندسی مجدد دارند شناسایی کنند.
- داشبوردهایی که بصری هستند و تجزیه و تحلیل سریع ارائه میدهندِ استفاده از دادهها، سرعت عمل در کار را زیاد کرده و با توجه به اطلاعاتی که بهدست میآید میتوان آینده بازار را تا حدودی پیشبینی و بهدنبال آن از فرصتهای بازار استفاده و از بروز مشکلات تا حد امکان پیشگیری کرد.
۴. ایجاد ارزش و افزایش رضایت مشتری امروزه، رویکرد سازمانها به سوی BI است. در واقع هوش تجاری بهعنوان یک عنصر کلیدی در بهینهسازی فرآیندها، بهبود عملکرد واحدهای سازمان و در نهایت ایجاد یک استراتژی درست برای رسیدن به اهداف و چشم انداز شرکت، ضروری است.
عوامل موثر بر استفاده و اجرای موفقیتآمیز ابزارهای هوش تجاری در سازمانها
- پشتیبانی مدیریت عالی
- اهداف و مقاصد روشن
- مدیریت پروژه موثر
- فرهنگ سازمان
- آموزش کاربر
- مشارکت فعال سهامداران
- دادهها و اطلاعات
ابزارهای هوشمندکردن کسب و کار
- گزارش تولید (Producting Reporting): گزارشهایی با درجه دقت بالا و همچنین گزارشهای پیچیده مدیریتی که نیاز به برنامهنویسی SQL دارد را فراهم میکند.
- گزارشگیری و پرس و جو کسب و کار (Business Query&Reporting)؛ با این ماژول میتوان گزارشگیری کرد بدون اینکه نیاز به کد نویسی باشد.
- فرآیند تحلیل آنلاین (OLAP)
به کاربران این امکان را میدهد تا سطوح مختلف داده را مشاهده و بررسی کنند. کاربر بهراحتی با جابهجا کردن ماوس میتواند به سطوح و ابعاد مختلف داده دست پیدا کند.
- داشبورد(Dashboard)
به کاربران امکان انتخاب و مشاهده شاخصهای کسب و کار را بهصورت گرافیکی از چندین منبع اطلاعاتی میدهد.
در آخر لازم است درباره ضعفهای هوشمندی کسب و کار نیز موارد زیر را عنوان کرد تا جهت برطرف کردن و ارائه راهکار پژوهش های ضروری انجام شود.
- هوشمندی کسب و کار در جمعآوری دادههای کیفی ضعیف است. هوشمندی کسب و کار ابزاری قدرتمند در ذخیره سازی، بازیابی، مدلسازی و تجزیه و تحلیل حجم زیادی از دادههای عملیاتی است. از طریق هوشمندی کسب و کار سازمانها دادههایشان را به اطلاعات تبدیل میکنند؛ اما فقط نمیتوان به دادههای کمی تکیه کرد و دادههای کیفی هم باید در نظر گرفته شوند. ضعف اصلی هوشمندی کسب و کار در عدم توانایی آن در ادغام دادههای کیفی با انبار دادهها، تحلیلهای آماری، برنامههای مدلسازی و گزارشگیری است.
- تمرکز هوشمندی کسب و کار بر دادههای در دسترس سیستمهای اطلاعاتی عملیاتی است؛ اما معمولا حجم زیادی از اطلاعات غیر ساختیافته و نیمهساختیافته وجود دارند که در دسترس پایگاه داده نیستند. یعنی تمرکز هوشمندی کسب و کار در استفاده از تکنیکهای قابل اعمال بر پایگاههای داده است.
- بیاطلاعی از دانش پنهان سازمان از ضعفهای هوشمندی کسب و کار است. BI به دانش پنهان که بر پایه تجربه کارکنان است و در ذهن آنها قرار دارد توجهی نمیکندِ در حالی که امروزه سازمانها به دنبال ارائه طرحی برای به اشتراکگذاری هر دو نوع دانش آشکار و دانش پنهان در سازمان هستند.