این درام از Hirokazu Kore-eda مجموعهای از وقایع را از دیدگاه یک مادر مجرد، پسر نابالغ او و معلم کلاس پنجمش دنبال میکند.
بازه زمانی که در درام ژاپنی “هیولا” می گذرد، با آتش سوزی آغاز میشود و در طول باد و بارانهای موسمی که ویژگی جغرافیایی منطقه وقوع اتفاقات داستان فیلم است به پایان میرسد. این فاجعههای اساسی و مجموعهای از رویدادهای مهم که بین آنها اتفاق میافتد، از منظر سه شخصیت درگیر در یک کشمکش کثیف مشاهده میشود: یک پسر، یک مادر و یک معلم.
در ابتدا به نظر می رسد درام ژاپنی جوانی “هیولا” تراژدی درباره یک پیش نوجوان مشکل دار و شاید خطرناک باشد. چیزهای کوچکی در مورد میناتو موگینو (سویا کوروکاوا) برای مادر مجردش، سائوری (ساکورا آندو) برجسته است، مانند مدل موی جدید و کوتاه کردن گوش راست میناتو. بعضی از این موارد ممکن است به عنوان نشانهای از یک مشکل به نظر بیایند، مانند زمانی که میناتو از مادرش میپرسد که آیا فکر میکند اگر فرد پیوند مغز خوک را دریافت کند، هنوز انسان خواهد بود؟. میناتو همچنین عبارتی را برای خود میخواند که مانند یک ابر باران آرام بر روی بقیه فیلم آویزان است: “هیولا کیست؟”
سائوری متقاعد شده است که میناتو مشکلی دارد، بنابراین او به دنبال پسرش میرود تا زمانی که او اعتراف کند که توسط معلم خانهاش، آقای هوری (ایتا ناگایاما) مورد حمله فیزیکی قرار گرفته است. سائوری به اندازه کافی شنیده شده و دیده شده است تا هوری را تعقیب کند، و خواندن او از رویدادها ظاهراً با عذرخواهیهای غیر صادقانهای که از او و مدیر مدرسه، ماکیکو فوشیمی (یوکو تاناکا) دریافت میکند، تأیید میشود.
در این مرحله، طرح «هیولا» که توسط نویسنده مشهور تلویزیون یوجی ساکاموتو نوشته شده بود، تمرکز را به دیدگاه هوری تغییر میدهد. همانطور که انتظار دارید، میناتو تمام حقیقت را به مادرش نگفته است. برخی از قلدرهای مدرسه نیز دخیل هستند، و همینطور یوری هوشیکاوا (هیناتا هیراگی)، و همچنین پدر گوشه گیر یوری (شیدو ناکامورا). بدیهی است که بیتفاوتی ظاهراً مدیر و رفتار تدافعی هوری چیزهای بیشتری نیز دارد، اگرچه برای ترسیم تصویری مرتب و دقیق از هر یک از شخصیتها کافی نیست. با این حال، در مورد آنچه واقعاً در مورد میناتو و یوری، دو دوست صمیمی که در دنیای فانتزی نیمه خصوصی خود زندگی میکنند، بیشتر میآموزیم.
بر اساس این خلاصه کوتاه، ممکن است تصور کنید که «هیولا» نوعی «رودخانه عرفانی» مدرسه راهنمایی است که به ناچار تقصیر بسیار گستردهای را متوجه جامعه کوچک دیگری از افراد تنهای چشمک زده میکند. خوشبختانه، در حالی که «هیولا» به کنایههای دراماتیک و پیچشهای افشاگرانه وابسته است، اما ویترینی برای کارگردان هیروکازو کورهادا است، که استعداد او در همکاری بهترین بازیگرانش، بهویژه اعضای جوانتر بازیگرانش را نشان میدهد. برای ارائه بهتر این داستان، کرهادا («کارگزار»، «هیچکس نمیداند») بر جزئیات امپرسیونیستی و آشکار درباره میناتو و مادرش، و همچنین فوشیمی و هوری تمرکز میکند.
با این حال، «هیولا» واقعاً درباره این نیست که چه کسی واقعاً چه کاری یا چرا انجام داده است. چیزهای زیادی توضیح داده شده است، و تعداد کمی دخیل هستند، اما نه همه چیز و نه همه. سائوری بعد از اینکه متوجه شدیم اشتباه کرده است که به هوری و فوشیمی حمله کرده است، دست به قضاوت و دشمن انگاری نمیزند. و در حالی که فوشیمی در پایان سخنرانی مهربانی میکند، پاسخ تسلیم ناپذیر او به سؤالات ناامیدانه سائوری نیز پس از آشنایی بیشتر با او، در آینده بهتر به نظر نمیرسد.
به نظر میرسد روایتی از عروسکهای تودرتو مانند «هیولا» بینندگان را تشویق میکند تا قضاوت خود را انجام دهند یا شاید حتی بار احساسی غیرممکن این شخصیتها را به اشتراک بگذارند. چه کسی میتوانست تمام اتفاقات را بداند یا واقعاً ببیند، و چرا همه بهتر پاسخ ندادند؟ با این حال، چیزی که واقعاً در مورد جدیدترین نسخه کوریدا قابل توجه است، توجه جدی او به حال و هوا و نوعی واقعیت ذهنی معتبر است.
طبق معمول کرهیدا، سؤالی مانند «هیولا کیست» گمراهکننده است، زیرا همانطور که میبینیم، چیزی کم و بیش واقعی در مورد میناتو، یوری یا معلم آنها وجود ندارد، وقتی که بدانیم آنها چه کردهاند و به کجا میآیند. در عوض، «هیولا» گروهی از افراد خارجی را نه با تجربیات متقابل بلکه با جستجوی معنا در نحوه نگاه و مراقبت از یکدیگر به یکدیگر پیوند میدهد. باورنکردنی است که ببینیم شخصیت پیچیدهای مانند هوری بهعنوان یک خزنده بیاهمیت در صحنهای تثبیتکننده ظاهر میشود، مانند زمانی که او دماغش را میافکند یا در مورد سائوری اظهارنظرهای کنایهآمیز میکند، و سپس بهجای اینکه در صحنههای بعدی کاملاً موجه یا نادیده گرفته شود، به طور خلاصه پیچیده شود.
در مجموع هیولا 2023 همچنین یک فیلم معمولی کرهایدا است که در نهایت درباره دنیای گریزان دو کودک خردسال است که در سایه بزرگ نگهبانان بزرگسال خود زندگی میکنند. فقط با گوش دادن به موسیقی آفتابی و غم انگیز پیانو و سینتی سایزر، ترکیبی از دو آهنگ جدید و چند قطعه قدیمیتر از آهنگساز اخیراً درگذشته ریویچی ساکاموتو، می توانید بفهمید که این چه نوع فیلمی است.