اصل و قواعدی که رویدادهای مالی یک واحد اقتصادی را اندازهگیری و ثبت میکند به تعیین سود و بررسی وضعیت مالی هم میپردازد. یکی از اصول مهم حسابداری تعهدی اصل تطابق هزینه با درآمد است که در این مطلب قصد داریم اطلاعات کامل و دقیقی درباره آن در اختیار شما قرار دهیم. امیدواریم این اطلاعات برای شما مفید باشد.
معنای اصل تطابق هزینه با درآمد چیست؟
حسابداران در هر واحد اقتصادی باید مخارج و درآمد را بررسی کنند و ارتباط بین مخارج و درآمدها را مشخص نمایند. ذینفعان درونی یعنی مدیران و ذینفعان برون سازمانی نظیر بانکها، مجامع عمومی و مقامات مالیاتی از اطلاعاتی که حسابداران ثبت میکنند استفاده میکنند.
در واقع موفقیت یک واحد اقتصادی درگرو تجزیه و تحلیل مستمر درآمدها و هزینهها است که در قالب سود ارزیابی میشود. پس لازم است برای شناسایی هزینهها، درآمد و سود به طرز صحیح شناسایی شود که این اقدام با استفاده از اصل تطابق هزینه با درآمد انجام میشود.
موارد زیر 7 نکته کاربردی و مهم درباره اصل تطابق است.
بررسی دقیق هزینهها در اصل تطابق
یکی از نکات مهم برای آشنایی و اعمال اصل تطابق، بررسی دقیق هزینههایی نظیر حقوق پرسنل، هزینه مصرف انرژی، هزینه تبلیغات و استهلاک است. بنابراین هزینه به مبالغی گفته میشود که باعث خروج وجه نقد از یک واحد اقتصادی یا استهلاک دارائیها میشود. حسابداران برای تطابق صحیح درآمد با هزینه باید قوانین سامانه مودیان و قانون حداقل حقوق اداره کار را هم در نظر بگیرند.
تعریف درآمد در اصل تطابق
به منظور استفاده از اصل تطابق هزینه با درآمد لازم است تعریف دقیقی از درآمد داشته باشیم. درآمد به پولی گفته میشود که یک واحد اقتصادی از فروش کالا و خدمات به مشتریان به دست میآورد. البته ممکن است واحد اقتصادی به جز فروش کالا و خدمات درآمدهای دیگری هم داشته باشد. به طور مثال ممکن است واحد اقتصادی سرمایهگذاریهای کوتاه مدت و بلند مدتی داشته باشد که از درآمد آنها استفاده کند و لازم است در بررسی اصل تطابق در نظر گرفته شود.
شناخت رابطه مستقیم بین هزینه و درآمد
در اصل تطابق هزینه با درآمد بین میزان هزینه و درآمد رابطه علت و معلولی وجود دارد که حسابداران برای شناخت میزان آن از روشهای مختلفی استفاده میکنند. یکی از این روشها شناسایی ارتباط مستقیم بین هزینه و درآمد است. به عبارت دیگر هزینه و درآمد با هم اتفاق میافتند و باید با هم بررسی شوند. به طور مثال بهای کالای فروش رفته و هزینه کمیسیون فروش نمونهای از هزینههایی هستند که همزمان با درآمد اتفاق میافتند و باید در ترازنامه ثبت شوند.
تخصیص منطقی هزینهها در اصل تطابق
یکی از مسائل بااهمیت که در بررسی اصل تطابق هزینه با درآمد باید مورد توجه قرار بگیرد، استفاده از شیوه تخصیص منطقی هزینهها است. در این شیوه مخارج صرف شده برای کسب درآمد باید در چند دوره مالی بررسی شوند. این مخارج بر اساس مبنای زمان و به روش منظم و منطقی بین دورههای مالی سرشکن میشوند. به طور مثال هزینه استهلاک، هزینه سود تضمین شده، دارایی ثابت مشهود و تسهیلات بلند مدت باید در نظر گرفته شوند.
شناخت دقیق هزینههای بلادرنگ در اصل تطابق حسابداری
یک نکته کاربردی دیگر در اصل تطابق این است که در برخی از موارد بین مخارج صرف شده و درآمدهای کسب شده نمیتوانیم رابطه مستقیم برقرار کنیم. به خصوص در مواردی که مخارج صرف شده، منافع آتی نداشته باشند. این مخارج باید در دوره وقوع و بلادرنگ ارزیابی شوند. به طور مثال هزینه تبلیغات یا هزینه آموزش کارکنان و پرسنل باید فورا شناسایی شوند.
عیب اصل تطابق هزینه با درآمد
در بررسی نکات مهم درباره اصل تطابق باید با معایب آن هم آشنا باشیم. بهتر است بدانید در اصل تطابق هزینه با درمند تغییر ارزش دارایی در طول زمان اندازهگیری نمیشود. بنابراین بهای تمام شده کمتر از ارزش واقعی برآورد میشود و در مقایسه با ارزش خدمات داراییهای منقضی میشود. با این حساب در این روش ارزش پول در گذر زمان هم محاسبه نمیشود.
قابلیت رسیدگی با استفاده از اصل تطابق هزینه با درآمد
یکی از مهمترین نکاتی که درباره اصل تطابق باید بدانیم و در واقع جزو مزیتهای این روش است واقعی و قابل اتکا بودن آن است. به عبارت دیگر امکان رسیدگی و ردیابی امور مالی در این روش وجود دارد که برای حسابداران و مدیران اهمیت ویژهای دارد.
حسابداری مجموعهای از اصول و قواعد است که همه حسابداران موظفاند به عنوان یک الگو در تمام مراحل کار مطابق این اصول اقدام کنند. یکی از این اصول که در کسب و کارهای مختلف اهمیت دارد، اصل تطابق هزینه با درآمد است. در این مطلب سعی کردیم این اصل مهم حسابداری را تعریف کنیم و 7 نکته کاربردی و مهم درباره آن بیان کنیم. امیدواریم این اطلاعات برای شما مفید باشد.