این روزها نام بلواسکای تحت عنوان یک شبکه اجتماعی رقیب توییتر سر زبانها افتاده است و بسیاری فکر میکنند این شبکه اجتماعی جدید، جایگزین توییتر خواهد شد. اما واقعاً ماجرا چیست؟
بلواسکای یک پروژه رسانه اجتماعی جدید است که توسط جک دورسی (Jack Dorsey)، یکی از بنیانگذاران و مدیر عامل سابق توییتر آغاز شده است. هدف این پروژه ایجاد یک پلتفرم رسانه اجتماعی غیرمتمرکز است که در آن کاربران میتوانند کنترل بیشتری بر دادهها و محتوای خود داشته باشند. در این گزارش، ما به صورت عمیقتر به پروژه بلواسکای خواهیم پرداخت و تأثیر آن بر چشمانداز سایر رسانههای اجتماعی از جمله توییتر را تحلیل خواهیم کرد.
نیاز به پلتفرم رسانههای اجتماعی غیرمتمرکز
یکی از مسائل کلیدی پلتفرمهای رسانههای اجتماعی فعلی، کنترل متمرکز بر دادهها و محتوای کاربران است. این بدان معناست که همهی دادههای کاربران توسط شرکتهای رسانههای اجتماعی کنترل و ذخیره میشود. اخیراً دادگاهی در امریکا برعلیه تیکتاک شبکه اجتماعی چینی برگزار شد که در آن مدیرعامل تیکتاک به اجازه دسترسی به مقامات چینی به دادههای کاربران این شبکه در امریکا، متهم شده بود. در شبکههای اجتماعی متمرکز فعلی مانند اینستاگرام، توییتر و تیکتاک، شرکتهای رسانههای اجتماعی این قدرت را دارند که الگوریتمها و محتوا را به روشهایی که منافع خودشان را تأمین میکنند دستکاری کنند. این باعث نگرانی در مورد مسائلی مانند حریم خصوصی و تعدیل محتوا شده است.
برای رفع این نگرانیها، بلواسکای قصد دارد یک پلتفرم رسانه اجتماعی غیرمتمرکز ایجاد کند که در آن کاربران کنترل بیشتری بر دادهها و محتوای خود داشته باشند. در یک شبکه غیرمتمرکز، دادهها در یک سرور مرکزی ذخیره نمیشوند، بلکه در چندین گره توزیع میشوند، که آن را امنتر کرده و از آسیبپذیری آن در برابر هک یا سانسور کم میکند. علاوه بر این، یک شبکه غیرمتمرکز قابلیت همکاری را ارتقا میدهد، به این معنی که کاربران میتوانند در پلتفرمهای مختلف با یکدیگر تعامل داشته باشند.
چشمانداز بلواسکای
بلواسکای هنوز در مراحل اولیه خود است و این پروژه در درجه اول بر تحقیق و توسعه متمرکز است. با این حال، چشمانداز پروژه کاملاً روشن است:
«ایجاد یک پلت فرم رسانه اجتماعی غیرمتمرکز که شفاف و قابل تعامل باشد»
جک دورسی در مجموعهای از توییتها، برخی از اصول کلیدی را که توسعه بلواسکای را هدایت میکنند، بیان کرده است. این اصول کلیدی عبارتاند از:
پروتکلهای باز
بلواسکای بر اساس پروتکلهای باز ساخته میشود که برای همه بدون توجه به تخصص فنی آنها قابل دسترسی است. این برخلاف توییتر است که کد خود را اختصاصی نگه داشته است. بلواسکای با انتشار کد خود به عنوان منبع باز، از توسعهدهندگان دعوت میکند تا در این پلتفرم مشارکت کنند و به توسعه آن کمک کنند.
طراحی کاربر محور
پلتفرم نیازها و علایق کاربران را اولویتبندی میکند و آنها را برای کنترل دادهها و محتوای خود توانمند میکند.
عدم تمرکز
بلو اسکای یک شبکه غیرمتمرکز خواهد بود، بدون هیچ اختیار یا کنترل مرکزی.
قابلیت همکاری
این پلتفرم قابلیت همکاری را در پلتفرمهای مختلف رسانههای اجتماعی ارتقا میدهد و کاربران را قادر میسازد بدون در نظر گرفتن اینکه در کدام پلتفرم هستند، با یکدیگر تعامل داشته باشند.
تأثیر بلو اسکای بر چشمانداز سایر رسانههای اجتماعی
در صورت موفقیت، بلواسکای این پتانسیل را دارد که با ارائه جایگزینی برای پلتفرمهای رسانههای اجتماعی متمرکز مانند توییتر و فیسبوک، آینده رسانههای اجتماعی فعلی را مختل کند. بلواسکای با ایجاد یک شبکه غیرمتمرکز، میتواند حریم خصوصی و امنیت بیشتری را به کاربران و همچنین کنترل بیشتری روی دادهها و محتوای آنها ارائه دهد.
علاوه بر این، بلواسکای با ارتقاء قابلیت همکاری، میتواند یک اکوسیستم رسانه اجتماعی بازتر و شفافتر ایجاد کند، جایی که کاربران میتوانند در پلتفرمهای مختلف با یکدیگر تعامل داشته باشند. این عملکرد میتواند به کاهش قدرت انحصاری شرکتهای بزرگ رسانههای اجتماعی و ترویج رقابت و نوآوری کمک کند.
چالشها و خطرات بلواسکای
با این حال، چالشها و خطرات بالقوهای نیز در ارتباط با پروژه بلواسکای وجود دارد. یکی از چالشهای کلیدی، پیچیدگی فنی ایجاد یک پلتفرم رسانه اجتماعی غیرمتمرکز است. این امر مستلزم سطح بالایی از تخصص فنی و همچنین منابع قابل توجهی از نظر بودجه و زیرساخت است.
علاوه بر این، این خطر نیز وجود دارد که یک پلتفرم غیرمتمرکز رسانه اجتماعی ممکن است بیشتر در معرض موضوعاتی مانند اطلاعات نادرست و محتوای خشونتبار باشد. بدون یک مرجع متمرکز برای تعدیل محتوا، ممکن است اطمینان از عدم پخش محتوای مضر در سراسر پلت فرم دشوارتر باشد.
بهطور کلی، پروژه بلواسکای نمایانگر یک چشمانداز جاهطلبانه و متحول کننده برای آینده رسانههای اجتماعی است. این اپلیکیشن شبکه اجتماعی با ایجاد یک شبکه غیرمتمرکز که کنترل کاربر را در اولویت قرار داده و قابلیت همکاری را ارتقا میدهد، میتواند پلتفرم رسانههای اجتماعی بازتر و شفافتری را ارائه دهد، در حالی که نگرانیهای مربوط به حفظ حریم خصوصی و کنترل دادهها را برطرف میکند.
با این حال، چالشها و ریسکهای بالقوهای نیز در ارتباط با این پروژه وجود دارد، و باید دید که آیا بلواسکای میتواند بر این چالشها غلبه کند و جایگزین مناسبی برای پلتفرمهای رسانههای اجتماعی متمرکز ایجاد کند.