مدیریت یک فروشگاه زنجیرهای چالشهای زیادی مثل مدیریت محصولات در کانالها، هماهنگ کردن موجودی، هماهنگی با تأمینکنندگان و تولیدکنندگان، و در عین حال ارتباط خریدهای داخل فروشگاه و با سیستم فروش آنلاین است. اما امروزه هر چالشی یک فرصت برای رشد و توسعه کسب و کار محسوب میشود. با گسترش تعداد فروشگاههای زنجیرهای در 10 سال اخیر، سیستمهای مدیریتی نیز توسعه پیدا کردهاند و مفاهیم جدیدی وارد این حوزه شدند. یکی از این مفاهیم مدیریت زنجیره تأمین است که در ادامه به این موضوع میپردازیم.
مدیریت زنجیره تأمین (SCM) چیست؟
مدیریت زنجیره تأمین (supply chain management) کنترلکننده جریان کالاها و خدمات است و شامل سادهسازی فعالیتهای توزیع یک کسبوکار است. هدف نهایی بهدستآوردن مزیت رقابتی در بازار و به حداکثر رساندن ارزش برای مشتری انجام میشود.
ایده شکلگیری مفهوم مدیریت زنجیره تأمین بر این اساس است که تقریباً هر محصولی که به دست مصرفکننده میرسد نتیجه فعالیت مجموعهای از سازمانهای مختلف است که یک زنجیره تأمین را تشکیل میدهند. مدیریت زنجیره تأمین از تولید یک محصول تا توسعه محصول و سیستمهای اطلاعاتی مورد نیاز برای هدایت این فرآیندها را پوشش میدهد.
مدیریت زنجیره تأمین به کنترل کیفیت محصول، مدیریت موجودی و انبارگردانی، زمانبندی و در نهایت کاهش هزینهها کمک میکند.
با مدیریت زنجیره تأمین، خردهفروشان بهتر میتوانند هزینههای اضافی را کاهش داده و محصولات را سریعتر به مصرفکننده از طریق کنترل دقیقتر موجودیهای داخلی، تولید داخلی، توزیع، فروش و موجودیهای فروشندگان شرکت به مصرفکننده تحویل دهند.
مدلهای مدیریت زنجیره تأمین
در سال 1982، کیت اولیور برای اولین بار اصطلاح مدیریت زنجیره تأمین (SCM) را وارد ادبیات مدیریت کرد. متخصصان حوزههای مختلف در سراسر جهان، این مفهوم را با تجربیات و سایر مدلهای کسب و کار ترکیب کردند و در نهایت به یک مدل استاندارد و اصلاح شده رسیدند. با همه این تلاشها، امروزه مدلهای مدیریت زنجیره تأمین کمی داریم که متناسب با نیازهای تجاری کسب و کارها باشد. در ادامه مهمترین مدلهای مدیریت زنجیره تأمین که بیشترین استفاده را دارند بررسی میکنیم.
• مدل چابک (Agile Model)
مدل چابک برای تولیدکنندگان و کسب و کارهایی که با اقلام تخصصی سروکار دارند ایدهآل است. این مدل برای دستههای کوچک محصول که نیاز به اتوماسیون کمتر و تخصص بیشتر دارند، بهخوبی تنظیم شده است و این ارزشافزوده اضافی به نوبه خود به کسب و کارهایی که از این مدل استفاده میکنند اجازه میدهد تا قیمتهای بالاتری داشته باشند.
کسب و کارهای مدل چابک میتوانند حجم را افزایش دهند. اما با گذشتن از یک آستانه حجم مشخص، آنها معمولاً غیررقابتی هستند.
• مدل جریان پیوسته(Continuous Flow Model)
این مدل بر اساس میزان بازدهی ساخته شدهاست و ثبات را در بازارهایی با تقاضای بالا ایجاد میکند. این مدل برای تولیدکنندگانی مناسب است که یک محصول را به طور مکرر و دامنه نوسان کمی در طراحی تولید میکنند و ویژگی مهم این مدل نوسانات کم قیمتی در سیستم توزیع است.
• مدل پیکربندی (Custom Configured Model)
سیستم تامین کسب و کارهایی را که در زمینه تولید و مونتاژ با استفاده از این مدل بهینه میشود. در اصل، مدل پیکربندی ترکیبی از مدل های چابک و جریان پیوسته است.
• مدل زنجیره کارآمد (Efficient Chain Model)
کاربرد اصلی این مدل در صنایع فوق رقابتی است. این مدل بهشدت بر پیشبینی تولید تکیه دارد تا بتواند بهدرستی دارایی و ماشینآلات را تحت فشار قرار دهد.
مدل کارآمد نیز بهشدت به قیمت کالا و مواد خام متکی است. در دنیای پس از همهگیری ویروس کرونا، کسب و کارهایی که از مدل زنجیره کارآمد استفاده میکردند، به دلیل کمبود نیروی کار و مواد اولیه با مشکلات زیادی از جمله تأخیر در سفارشها مواجه شدند.
نکته اصلی این است. وقتی پیشبینی را از دست میدهید، میتواند یک افکت موجدار ایجاد کند. این میتواند منجر به طولانی شدن زمان تولید و افزایش قیمتها برای تولیدکنندگان در زنجیره تأمین شود.
• مدل زنجیره سریع (Fast Chain Model)
مدل زنجیره سریع بر اساس پاسخگویی ساخته شده است. برای تولیدکنندگانی که خط تولید خود را مرتباً تغییر میدهند ایدهآل است. برای کسب و کارهایی است که تولیدکننده محصولات مد روز هستند و چرخه عمر کوتاهی دارند.
• مدل مرجع عملیات زنجیره تأمین (Supply Chain Operations Reference)
برای ارزیابی ضایعات، ایجاد استانداردها و بهبود مستمر در سیستم SCM
هر یک از مدلهای مدیریت زنجیره تأمین دارای مزایا و معایب مختص به خود است. یک کسب و کار میتواند به طور کامل از یک مدل یا ترکیبی از مدلهای زنجیره تأمین استفاده کند.
چرا ووکامرس بهترین پلاگین فروشگاهی است؟
سطوح مدیریت زنجیره تأمین
در استفاده از تمام مدلهای زنجیره تأمین، سه بخش اصلی برای هر کسب و کار باید تعریف شود:
1. سطح فوقانی :(Top Level)
به تعریف محدوده و محتوای کلی یک زنجیره تأمین میپردازد.
2. سطح پیکربندی(Configuration Level)
استراتژی شرکت را برای زنجیره تأمین پیکربندی کرده است.
3. سطح فرآیند اصلی:(Process Element Level)
استراتژی عملیاتی شرکت را به طور دقیق تنظیم میکند و شامل تعاریف فرآیند اصلی، معیارهای عملکرد فرآیند و بهترین روشها است.
سطح فوقانی مدلهای زنجیره تأمین دارای 5 فرآیند برنامهریزی، منابع، تولید، ارسال و بازگشت است که بهعنوان عناصر یک زنجیره تأمین شناخته میشوند. در ادامه با این 5 عنصر بیشتر آشنا میشویم.
عناصر فرآیند مدیریت یک چرخه تأمین
برنامهریزی (Plan)
برنامهریزی برای کنترل موجودی و فرآیندهای تولید ضروری است. شرکتها همیشه سعی میکنند با توسعه روشها، تجزیه و تحلیل وضع موجود و پیشبینی و تحلیل آینده، عرضه را با تقاضای کل مطابقت دهند.
منابع (Source)
منبعیابی شناسایی فروشندگانی است که کالاها و خدمات را برای برآورده کردن تقاضا به اقتصادیترین و مؤثرترین روش تهیه میکنند. استانداردهای خاصی وجود دارد که تأمینکنندگان باید آنها را رعایت کنند، بنابراین شرکت را تضمین میکند که کالاهای با کیفیت را به مشتری تحویل دهد. در مواردی که محصولات فاسدشدنی هستند، داشتن حداقل زمان تحویل تأمینکننده الزامی است که از رویکرد حداقل موجودی پشتیبانی میکند.
از سوی دیگر، در مورد محصولات فاسد نشدنی، زمان پیشنهادی عرضهکننده باید کمتر از تعداد روزهایی باشد که موجودی به صفر میرسد تا برای عرضه محصولات مشکلی به وجود نیاید.
ساخت (Execute)
کلیه فرآیندهای تولید، مونتاژ و بستهبندی در این عنصر از مدیریت زنجیره تأمین قرار میگیرد. این مرحله بهعنوان قلب زنجیره تأمین شناخته میشود زیرا دو عنصر قبلی (برنامهریزی و منابع) در این مرحله به محصول تبدیل میشوند و بهعنوان خروجی یک کسب و کار محسوب میشود.
ارسال (Deliver)
یکی دیگر از مهمترین مؤلفههای مدیریت زنجیره تأمین، ارسال بهموقع محصول تولید شده برای مشتریان است. مدیریت ارسال کالاها، انبارگردانی و لجستیک سهم قابل توجهی در بهبود تصویر برند شرکت دارد. کالاها و خدمات تمام شده، همانطور که مصرفکنندگان درخواست میکنند، باید از طریق کانالهای تحویل و خدمات لجستیکی شرکت، انتظارات را برآورده کنند. حتی اگر باکیفیتترین محصول هم در مرحله ساخت تولید شود اما بهدرستی به دست مصرفکننده نرسد، کل فرآیند زنجیره تأمین به چالش کشیده میشود.
بازگشت (Return)
یک فرآیند پشتیبانی مشتری پس از تحویل نهایی محصول است و همچنین بهعنوان «لجستیک معکوس» شناخته میشود. این یکی از مهمترین مؤلفههای مدیریت زنجیره تأمین برای به حداقل رساندن زوال احتمالی روابط با مشتریان است. شرکت مواد خام باکیفیت پایین، معیوب، تاریخ مصرف گذشته یا بیش از حد را به روش صحیح و مدیریت شده برمیگرداند.